مقالات

چگونه با تنهایی کنار بیاییم

۱۲ نکته برای ارتباط با مردم


خلاصه :

تنهایی می‌تواند باعث نگرانی در مورد سلامتی شود. محققان ارتباط مستقیمی بین گوشه گیری و مشکلات مضر جسمی و روانی یافته‌اند.

کنار آمدن با تنهایی و یادگیری نحوه برقراری ارتباط با دیگران نیاز به اراده و شجاعت دارد.

راه‌های زیادی برای ارتباط با مردم و شروع به ایجاد روابط ایمن و قابل اعتماد وجود دارد از جمله عضو شدن در گروه‌های مردم نهاد، کلاس‌ها، باشگاه‌ها، گروه‌های مذهبی، فرصت‌های داوطلبانه و موارد دیگر.

در طول چند دهه گذشته، محققان بارها و بارها ارتباط مستقیمی بین تنهایی و مشکلات جسمی و روانی پیدا کرده‌اند که به معنای واقعی کلمه ما را می‌کشند مانند بیماری قلبی و بیماری‌های روانی. تنهایی می‌تواند ما را از نظر جسمی فلج کند، از نظر ذهنی ما را به هم بریزد.

در اینجا یک حقیقت ناراحت کننده وجود دارد: ما برای ارتباط انسانی ساخته شده‌ایم. ارتباط مانند روابط واقعی، حضوری، داد و ستد و زندگی با افرادی که می‌شناسیم و به آن‌ها اعتماد داریم و دوستشان داریم. اما در فرهنگ پرشتاب و پر وسواس ما، ارتباطات عمیق و معنادار می‌تواند به‌طور دیوانه‌کننده‌ای مخاطره‌آمیز و گمراه‌کننده باشد.

اما شما محکوم به زندگی تنها و منزوی نیستید. ترسناک و سخت است، اما شما می‌توانید یاد بگیرید که چگونه بر تنهایی غلبه کنید و روابط ایمن، کامل و قابل اطمینان را با افراد قابل اعتماد ایجاد کنید. می‌توانید از عشق و صمیمیت لذت ببرید. شما می‌توانید یاد بگیرید که به دیگران خدمت کنید و ابتدا به نیازهای آن‌ها فکر کنید. فقط کار سخت و تمرین زیاد می‌خواهد.

 

در ادامه 12 تمرین قدرتمند وجود دارد که به شما کمک می‌کند با تنهایی مقابله کنید و روابط خود را پیدا کنید، اگر متعهد به انجام کار و یادگیری این مهارت‌ها باشید.

1. مدتی را صرف شناخت خود کنید.

قبل از اینکه برای مقابله با تنهایی به سراغ شخص دیگری بروید، زمانی را با خودتان بگذرانید و احساساتی را که تجربه می‌کنید تصدیق کنید. تنهایی را تمرین کن.

به نظر می رسد این امر خلاف واقع است. اگر تنها هستید، به افراد دیگری نیاز دارید، درست است؟ بله! اما اول در مورد اینکه چرا احساس تنهایی می کنید فکر کنید.

احساسات دردناکی مانند تنهایی به ما فرصت‌های ارزشمندی برای خودآگاهی و رشد می‌دهد. بنابراین، از احساسات ناخوشایند فرار نکنید. شجاع باشید افکار خود و نحوه واکنش خود را در شرایط خاص بررسی کنید و خودتان را امتحان کنید. آنچه را که احساس می‌کنید بنویسید. مالک آن باشید. در صورت لزوم خود را ببخشید. اگر برای شروع به کمک نیاز دارید، در اینجا چند سؤال وجود دارد که می‌توانید به آنها پاسخ دهید:

  • آیا همیشه احساس تنهایی می‌کنید یا فقط در شرایط خاصی؟‌
  • جای خالی را پر کنید:  وقتی ................................، احساس تنهایی می‌کنم.
  • تنهایی شما از کی شروع شد؟
  • دوست دارید در حال حاضر با چه کسی صحبت کنید یا وقت بگذرانید و چرا؟

برخی از فعالیت‌ها یا مکان‌های مورد علاقه خود را که باعث می‌شوند کمتر احساس تنهایی کنید، فهرست کنید.

2. در مورد تنهایی خود صادق باشید.

اعتراف به تنهایی به این معنی نیست که ضعیف یا بازنده یا مطرود هستید، بلکه به این معنی است که شما انسان هستید. ممکن است در یک اتاق شلوغ احساس تنهایی کنید. ممکن است در مقابل هزاران نفر احساس تنهایی کرده باشید.

احساس تنهایی بد است و همه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اگر در مورد تنهایی خود صادق نباشید، در معرض خطرِ قرار گرفتنِ اشتباه احساسات و تجربیات خود هستید. ممکن است بگویید افسرده هستید یا با اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنید. اما تنها چیزی که ما نیاز داریم این است که یک نفر در تیم شما باشد، کسی که با او بحث کنید یا بخندید یا کسی که با او غذای خود را تقسیم کنید یا گریه کنید.

زمانی که به دنبال چگونگی مقابله با تنهایی هستید، خودتان را قضاوت نکنید. درست همانطور که گرسنگی وجود دارد تا به شما بگوید وقت غذا خوردن است، تنهایی نیز وجود دارد تا به شما بگوید که نیازی برآورده نشده برای ارتباط دارید.

3. اقدام کنید و عجیب باشید.

بعد از اینکه به تنهایی خود اذعان کردید، برنامه‌ای برای ارتباط با مردم در نظر بگیرید. اگر منتظر بمانید تا دیگران به شما کمک کنند، تنهایی می‌تواند به سرعت به یک مهمانی ترحم تبدیل شود. اقدام کنید. کارهای عجیب بکنید: دوستی را برای پیتزا دعوت کنید یا به خانواده خود بگویید که آن‌ها را برای خوردن بستنی بیرون می‌آورید. سخت تلاش کنید، به چشمان مردم نگاه کنید و لبخند بزنید. این حس عجیب و ناراحت کننده‌ای خواهد داشت، اما ارزشش را دارد.

اگر در فصلی از زندگی هستید که واقعاً دوستان کمی دارید، شاید به تازگی نقل مکان کرده‌اید یا به یک رابطه طولانی مدت پایان داده‌اید و حلقه‌های اجتماعی خود را تغییر داده‌اید، باید برنامه‌ریزی برای ارتباط با مردم را جدی بگیرید. در جستجوی ارتباطات فعال باشید، نه منفعل.

4. برای ملاقات حضوری با افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید برنامه‌ریزی کنید.

تعاملات دیجیتالی ما، راه‌های برقراری ارتباط است نه اتصال. 70 تا 90 درصد ارتباطات غیرکلامی است. روابط فراتر از رد و بدل شدن اطلاعات از طریق پیام‌های متنی، ایمیل، اسنپ چت و شبکه‌های اجتماعی است. ارتباطات در مورد تماس چشمی، وضعیت بدنی، لحن کلام و حضوری هستند.

ارتباط حضوری با دیگران بسیار مهم است. دوستان، یک مشاور، یک دوست، شوهر، همسایه ها و . . .، زمان منظمی را رو در رو با افرادی که بیشتر به آن‌ها اهمیت می‌دهید بگذرانید. وقتی تصمیم به غلبه بر تنهایی می‌گیرید، به ایجاد آیین‌ها و ریتم‌های ارتباط فکر کنید، مانند یک قرار هفتگی با همسرتان یا قرار با یک دوست در یک کافه.

5. گروهی را برای پیوستن پیدا کنید و به آن متعهد شوید.

علاوه بر روابط فردی و صمیمی، همه ما نیاز به ارتباط‌های بزرگتری داریم. گروهی از افراد را بیابید که هدف مشترکی را دنبال می‌کنند و به آن متعهد شوید. در اینجا چند نمونه از راه‌های آشنایی با افراد جدید و دوست یابی آورده شده است:

  • یک گروه ورزشی را امتحان کنید.
  • به یک باشگاه پیاده روی بپیوندید.
  • یک گروه نویسندگی را بررسی کنید.
  • به یک گروه کوچک مذهبی بپیوندید.
  • به یک خیریه بپیوندید.
  • برای کلاس آشپزی ثبت نام کنید.

از گروه‌های مختلف دیدن کنید و کاوش کنید، اما وقتی به چیزی رسیدید، متعهد شوید. سازگار باشید. دوستی‌ها یک شبه ظاهر نمی‌شوند. برای خلق چیزی معنادار نیاز به تلاش و استمرار است.

6. به داستانی که برای خودتان تعریف می‌کنید، توجه کنید.

وقتی تنها هستید، تمایل دارید در ناراحتی خود با داستان‌های غم انگیزی که برای خود تعریف می‌کنید غرق شوید. ماشین داستان سرایی شما در حال پیشرفت است. در مورد احساس بی ارزشی یا طرد شدن نشخوار فکر می‌کنید. در خیالات خود فکر می‌کنید که خیلی چاق هستید، خیلی شکسته‌اید، پدر و مادر بدی هستید و از این دست افکار و در مقابل رسانه‌های اجتماعی ثابت می‌کنند که همه افراد باهوش‌تر، زیباتر، شادتر و ثروتمندتر از شما هستند.

اگر به دلیل اینکه مدتی است از یک دوست خاص چیزی نشنیده‌اید، احساس ناراحتی می‌کنید، ممکن است به خودتان بگویید که او عمداً شما را نادیده می‌گیرد. اگر در جوانی مورد آزار و اذیت یا رها شدن قرار گرفته‌اید، ممکن است مرتباً فکر کنید که مردم خطرناک هستند و آسیب پذیری برابر است با درد. اغلب، این داستان‌ها واقعی نیستند.

اگر کسی به شما صدمه زد به این دلیل بود که او شکسته بود نه شما. اگر کسی با شما تماس نگرفته یا با شما ملاقات نکرده است، ممکن است به شدت منتظر تماس شما باشد. به یاد داشته باشید که حقیقت، دوستان شما هستند. فقط افکار واقعی و مثبت را در ذهن خود نگه دارید. زباله‌های منفی از ذهن خود دور بیندازید.

7. افرادی را که به آن‌ها اهمیت می دهید، خفه نکنید.

یک رابطه سالم این است که در مورد نیازهای خود صادق باشید، فداکاری کنید و با خیال راحت نیازهای افرادی را که به آن‌ها اهمیت می‌دهید بر نیازهای خود ترجیح دهید. (اینها همه نشانه هایی از هوش هیجانی هستند.) مطمئناً، مواقعی وجود دارد که شخصی بیش از آنچه شما قادر به ارائه آن هستید به شما محبت می‌کند و مواقع دیگری هم وجود دارد که نقش‌ها برعکس می‌شوند و نوبت شماست که یک دوست خوب باشید، عمیقا گوش کنید یا به آن‌ها کمک کنید. اما مواظب باشید که در روابط خود مستأصل نشوید و از تبدیل شدن به افراد راضی کننده یا فردی که همیشه جواب مثبت می‌دهد، بپرهیزید. شما فقط در نهایت دیگران را خسته خواهید کرد.

وقتی احساس تنهایی می‌کنید و به دنبال ارتباط هستید، می‌تواند وسوسه انگیز باشد که همیشه 100% دیگران را به باد انتقاد بگیرید. مراقب باشید که دوستان و خانواده خود را با مشکلات و چالش‌های خود شما خسته کنید.

همه لایق نفس کشیدن هستند. همه لیاقت تنهایی را دارند و همه به ارتباط نیاز دارند. یافتن این تعادل‌های ظریف، دشوار و همیشه در حال تغییر است. این نیاز به تمرین، لطف، صداقت و خنده فراوان دارد.

8. مراقب شبکه های اجتماعی باشید.

آنها به ما گفتند که رسانه‌های اجتماعی به ما کمک می‌کنند تا با عزیزانمان در ارتباط باشیم، با افراد جدید ملاقات کنیم و روابطمان را عمیق‌تر کنیم.

دروغ گفتند!

رسانه‌های اجتماعی وجود دارند تا با ارائه اطلاعات فریبنده در یک بشقاب نقره‌ای، چیزهایی را به ما بفروشند. این پلتفرم‌ها از الگوریتم‌های تنظیم شده‌ای استفاده می‌کنند که به گونه‌ای طراحی شده‌اند که ما را سر کار بگذراند.

شواهد هشداردهنده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده از رسانه‌های اجتماعی در واقع احساس افسردگی و تنهایی را افزایش می‌دهد. ارتباط دیجیتال به معنای ارتباط نیست. متأسفانه، ما در عصری زندگی می‌کنیم که می‌توانیم هزاران «دوست» در فیس‌بوک داشته باشیم، اما هیچ‌کس نمی‌تواند به ما کمک کند تا یک کاناپه را جابجا کنیم یا لاستیک ماشین‌مان را عوض کند یا مقداری تخم مرغ برای ما بخرد.

اگر می‌خواهید از رسانه‌های اجتماعی استفاده کنید، مراقب زمان استفاده از آن و مدت زمان دسترسی به آن باشید. برنامه‌های خود را از تلفن‌تان حذف کنید و فقط از طریق دسکتاپ به آن‌ها دسترسی داشته باشید یا زمانی که شروع به وب‌گردی می‌کنید زمان را برای 10 دقیقه تنظیم کنید. تمرین کنید وقتی وارد خانه می‌شوید رسانه‌های اجتماعی را خاموش کنید.

در مورد انواع رسانه ها بسیار سخت‌گیر باشید، اخبار، سایت‌های سرگرمی و حتی پادکست‌ها. تماشای برنامه‌ها یا گوش دادن به پادکست‌ها را برنامه‌ریزی کنید، نه اینکه باعث حواس پرتی و منفعل شدن شما باشند.

گاهی اوقات، شما فقط باید از قلب و ذهن خود محافظت کنید و وسایل الکترونیکی را خاموش کنید.

9. ورزش کنید (یا حداقل برای پیاده روی بیرون بروید).

حرکت برای سلامت جسمی و روانی حیاتی است. طبیعت برای قلب، ذهن و بدن شما مهم است. بیرون بروید و ورزش کنید یا حداقل بدن خود را حرکت دهید. صرف نظر از اینکه بیرون گرم است، سرد است، بارانی است یا  بسیار زیبا است. تحرک به شما کمک می‌کند تا از الگوهای افکار منفی و احساس گیر افتادن فاصله بگیرید.

در اجتماع فعال باشید. فعالیتی را پیدا کنید که به آن علاقه دارید و یک دوست را دعوت کنید. برایتان مهم نباشد، صخره‌نوردی، کلاس‌های ورزشی، یوگا یا پیاده روی. اغلب، بهترین دوستی‌ها بر سر یک فعالیت مشترک شکل می‌گیرد.

مهم این است که حرکت کنید و در صورت امکان با دیگران این کار را بکنید.

10. راه‌ها و مکان‌هایی را برای خدمت پیدا کنید.

خدمت به دیگران به ما کمک می‌کند چشم‌هایمان را از خودمان دور کنیم و روی نیازها و احساسات دیگران که ممکن است به کمک و ارتباط نیاز داشته باشند تمرکز کنیم. البته، خدمات برای هر یک از ما متفاوت خواهد بود. می‌تواند به سادگی همراهی با بچه‌هایتان برای جمع‌آوری زباله در محله‌تان یا کار در یک سازمان غیرانتفاعی برای تهیه غذا برای افراد بی‌خانمان باشد.

ممکن است برای یک همسایه مسن در مجتمع آپارتمانی خود مقداری سوپ بیاورید. هر چه هست، چند نفر را در نظر بگیرید و راه‌هایی برای خدمت پیدا کنید. همین الان شروع کنید!

11. ذهن آگاهی و دعا را تمرین کنید.

تنهایی به شما یادآوری می‌کند که چیزهای کمی را در زندگی‌تان کنترل می‌کنید. در پایان روز، شما فقط می‌توانید افکار و رفتارهایتان را کنترل کنید. همین است. هنگامی که احساس می‌کنید همه چیز از کنترل خارج می‌شود، دعا باعث ثابت قدمی می‌شود. زمان بیشتری را برای دعا اختصاص دهید.

همچنین می‌توانید ذهن آگاهی را از طریق هر تعداد برنامه مدیتیشن تمرین کنید. به سادگی بنشینید، نفس بکشید و افکار خود را متمرکز کنید. همچنین، ‌داشتن دفترچه قدردانی فواید متعددی برای سلامت روان دارد. آن را امتحان کنید.

12. با کسی صحبت کنید.

وقتی در اعماق تنهایی هستید، آخرین کاری که ممکن است بخواهید انجام دهید این است که به دنبال مشاور باشید. صحبت کردن با فردی که به او اعتماد دارید می‌تواند راهی موثر برای به دست آوردن آرامش باشد. یک درمانگر، مربی یا مشاور می‌تواند زمینه‌هایی را که می‌توانید در آن رشد کنید و راه‌هایی برای نزدیک شدن به روابطی که ممکن است قبلاً در نظر نگرفته‌اید را بگوید. اگر در روابط گذشته دچار اختلال شده‌اید یا تمایلات درون گرا دارید، یک مشاور می‌تواند مراحلی را به شما ارائه دهد تا با اضطراب اجتماعی خود روبرو شوید و شروع به دوستیابی کنید.

هر کاری که برای سرمایه‌گذاری در روابط لازم است را انجام دهید.

روابط عمیق، ارزشمند و معنادار آسان نیستند، اما ارزش آن را دارند. شما می‌توانید مهارت‌هایی مانند گوش دادن، اعتماد کردن، آسیب پذیر نبودن، برقراری ارتباط با نیازهای خود و شنیدن حقایق سخت را با تمرین بیاموزید. اگر برای مقابله با تنهایی آماده باشید، می‌توانید دوست بهتری شوید و دوستان بهتری پیدا کنید.

 

 

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.